معنی فارسی die-back

B2

پدیده‌ای که در آن قسمت‌هایی از گیاه می‌میرند و پژمرده می‌شوند.

A phenomenon where parts of a plant die back due to stress or adverse conditions.

example
معنی(example):

گیاه به دلیل زمستان سخت دچار کاهش و مردگی شد.

مثال:

The plant experienced die-back due to the harsh winter.

معنی(example):

کاهش و مردگی می‌تواند زمانی رخ دهد که گیاهان تحت فشار باشند.

مثال:

Die-back can occur when plants are stressed.

معنی فارسی کلمه die-back

: معنی die-back به فارسی

پدیده‌ای که در آن قسمت‌هایی از گیاه می‌میرند و پژمرده می‌شوند.