معنی فارسی diethylamine
B1ترکیبی آلی که به عنوان یک آمین عمل میکند.
An organic compound that acts as a secondary amine.
- OTHER
example
معنی(example):
دیاتیلآمین در تولید لاستیک استفاده میشود.
مثال:
Diethylamine is used in the production of rubber.
معنی(example):
بوی دیاتیلآمین بسیار تند است.
مثال:
The smell of diethylamine is quite pungent.
معنی فارسی کلمه diethylamine
:
ترکیبی آلی که به عنوان یک آمین عمل میکند.