معنی فارسی diety
B1رژیم غذایی، نوع غذایی که فرد به طور منظم مصرف میکند و میتواند بر سلامت و تندرستی تأثیر بگذارد.
The types and amounts of food consumed regularly by a person, which can affect their health.
- NOUN
example
معنی(example):
یک رژیم غذایی میتواند بر سلامت کلی شما تأثیر بگذارد.
مثال:
A diet can influence your overall health.
معنی(example):
داشتن یک رژیم غذایی متعادل برای تغذیه مناسب بسیار مهم است.
مثال:
It's important to have a balanced diet for good nutrition.
معنی فارسی کلمه diety
:
رژیم غذایی، نوع غذایی که فرد به طور منظم مصرف میکند و میتواند بر سلامت و تندرستی تأثیر بگذارد.