معنی فارسی differentially

B1

به شکلی که تفاوت‌ها مشخص می‌شوند و به صورت جداگانه بررسی می‌شوند.

In a manner that indicates or involves a difference.

adverb
معنی(adverb):

In a differential manner

معنی(adverb):

With regard to differentiation

example
معنی(example):

نتایج به طور مختلف بر اساس درمان متفاوت بود.

مثال:

The results differed differentially based on the treatment.

معنی(example):

او وظایف را به طور متفاوت انجام داد تا انصاف را تضمین کند.

مثال:

He performed the tasks differentially to ensure fairness.

معنی فارسی کلمه differentially

: معنی differentially به فارسی

به شکلی که تفاوت‌ها مشخص می‌شوند و به صورت جداگانه بررسی می‌شوند.