معنی فارسی differently
B1 /ˈdifəɹəntli/به شیوهای غیر مشابه یا متفاوت از چیزی دیگر انجام شدن.
In a manner that is not the same; in various ways.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
(manner) In a different way.
example
معنی(example):
او به مشکل به شیوهای متفاوت از همکارانش نزدیک میشود.
مثال:
She approaches the problem differently than her colleagues.
معنی(example):
میتوانی معما را به شیوهای متفاوت با استفاده از استراتژیهای مختلف حل کنی.
مثال:
You can solve the puzzle differently by using different strategies.
معنی فارسی کلمه differently
:
به شیوهای غیر مشابه یا متفاوت از چیزی دیگر انجام شدن.