معنی فارسی diffractometer
C1ابزاری که برای اندازه‌گیری زوایای پراش نور یا ذرات استفاده می‌شود.
An instrument used to measure the diffraction of waves, especially X-rays or neutrons.
- noun
noun
معنی(noun):
A device that uses diffraction (especially X-ray diffraction) to investigate the structure of matter.
example
معنی(example):
یک دیفراکتومتر زوایای پرتوهای پراش شده را اندازه‌گیری می‌کند.
مثال:
A diffractometer measures the angles of diffracted beams.
معنی(example):
دانشمندان از دیفراکتومتر برای تحلیل ساختارهای کریستالی استفاده می‌کنند.
مثال:
Scientists use a diffractometer to analyze crystal structures.
معنی فارسی کلمه diffractometer
:
ابزاری که برای اندازه‌گیری زوایای پراش نور یا ذرات استفاده می‌شود.
