معنی فارسی dig the dirt
B1کشیدن خاک، به معنای کشف اطلاعات پنهانی یا افشاگرانه در مورد دیگران.
To investigate and reveal scandalous or hidden information about someone.
- IDIOM
example
معنی(example):
او عاشق کشف رازهای همسایگانش است.
مثال:
She loves to dig the dirt on her neighbors.
معنی(example):
کشف رازها و پخش شایعات کار خوبی نیست.
مثال:
It's not nice to dig the dirt and spread rumors.
معنی فارسی کلمه dig the dirt
:
کشیدن خاک، به معنای کشف اطلاعات پنهانی یا افشاگرانه در مورد دیگران.