معنی فارسی digestibleness

B1

قابل هضم بودن، میزان راحتی هضم شدن یک ماده غذایی را توصیف می‌کند.

The quality or state of being digestible.

example
معنی(example):

قابل هضم بودن این محصول برای بسیاری ترجیح داده می‌شود.

مثال:

The digestibleness of this product is preferable for many.

معنی(example):

ما بر قابلیت هضم غذاهای مختلف تمرکز می‌کنیم.

مثال:

We focus on the digestibleness of different food items.

معنی فارسی کلمه digestibleness

: معنی digestibleness به فارسی

قابل هضم بودن، میزان راحتی هضم شدن یک ماده غذایی را توصیف می‌کند.