معنی فارسی digestory

B1

هضمی، مربوط به ساختارها و اندام‌های مرتبط با فرآیند هضم.

Relating to the structures and organs involved in the process of digestion.

example
معنی(example):

اندام‌های هضمی نقش حیاتی در جذب مواد دارند.

مثال:

The digestory organs play a vital role in absorption.

معنی(example):

پزشکان سیستم‌های هضمی را برای درک بیماری‌ها مطالعه می‌کنند.

مثال:

Doctors study the digestory systems to understand diseases.

معنی فارسی کلمه digestory

: معنی digestory به فارسی

هضمی، مربوط به ساختارها و اندام‌های مرتبط با فرآیند هضم.