معنی فارسی diglottism
B2پدیدهای که در آن افراد از دو زبان به طور همزمان استفاده میکنند.
The phenomenon of using two languages in communication or interaction.
- NOUN
example
معنی(example):
دیگلاتیسم میتواند تعاملات فرهنگی را غنیتر کند.
مثال:
Diglottism can enrich cultural interactions.
معنی(example):
مطالعه دیگلاتیسم الگوهای زبانی جالبی را فاش میکند.
مثال:
The study of diglottism reveals interesting linguistic patterns.
معنی فارسی کلمه diglottism
:
پدیدهای که در آن افراد از دو زبان به طور همزمان استفاده میکنند.