معنی فارسی digresses
B1پرت شدن، از موضوع اصلی خارج شدن در یک بحث یا نوشتار.
To deviate from the main subject in speech or writing.
- verb
verb
معنی(verb):
To step or turn aside; to deviate; to swerve; especially, to turn aside from the main subject of attention, or course of argument, in writing or speaking.
معنی(verb):
To turn aside from the right path; to transgress; to offend.
example
معنی(example):
گاهی اوقات، یک سخنران از موضوع اصلی خارج می‌شود تا یک داستان شخصی را به اشتراک بگذارد.
مثال:
Sometimes, a speaker digresses from the main topic to share a personal story.
معنی(example):
او اغلب در طول سخنرانی‌هایش پرت می‌شود که آن‌ها را سرگرم‌کننده می‌کند.
مثال:
He often digresses during his lectures, making them entertaining.
معنی فارسی کلمه digresses
:
پرت شدن، از موضوع اصلی خارج شدن در یک بحث یا نوشتار.
