معنی فارسی diluvium
B1آبگرفتگی، به معنای لایهای از رسوبات یا خاک که ناشی از طغیانات متعدد است.
A layer of sediment or soil that has been deposited by floods.
- NOUN
example
معنی(example):
خاک زیر لایه آبگرفتگی، غنی از فسیلها بود.
مثال:
The soil beneath the layer of diluvium was rich in fossils.
معنی(example):
زمینشناسان برای درک بلایای طبیعی باستان، به بررسی آبگرفتگی میپردازند.
مثال:
Geologists study diluvium to understand ancient natural disasters.
معنی فارسی کلمه diluvium
:
آبگرفتگی، به معنای لایهای از رسوبات یا خاک که ناشی از طغیانات متعدد است.