معنی فارسی dimerism
B1دیمرئیسم، پدیدهای است که در آن مولکولهای دیمر شکل میگیرند.
The condition or quality of being a dimer.
- NOUN
example
معنی(example):
دیمرئیسم به پدیدهای اشاره دارد که در آن دیمرها تشکیل میشوند.
مثال:
Dimerism refers to the phenomenon where dimers are formed.
معنی(example):
مطالعه دیمرئیسم میتواند اطلاعاتی در مورد واکنشهای شیمیایی ارائه دهد.
مثال:
The study of dimerism can provide insights into chemical reactions.
معنی فارسی کلمه dimerism
:
دیمرئیسم، پدیدهای است که در آن مولکولهای دیمر شکل میگیرند.