معنی فارسی diminutively

B2

diminutively به معنای به‌کاربردن اشکال کوچک یا شیرین برای ابراز محبت یا ملایمت به چیزی است.

In a manner that denotes smallness or expresses affection.

example
معنی(example):

او به‌طور کوچک‌نگرانه‌ای درباره حیوان خانگی‌اش صحبت کرد و آن را 'کوچولوی خود' نامید.

مثال:

She spoke diminutively about her pet, calling it her 'little one'.

معنی(example):

او اغلب از شکل‌های کوچک‌نگرانه برای ابراز محبت به دوستانش استفاده می‌کند.

مثال:

He often uses diminutively to express affection for his friends.

معنی فارسی کلمه diminutively

: معنی diminutively به فارسی

diminutively به معنای به‌کاربردن اشکال کوچک یا شیرین برای ابراز محبت یا ملایمت به چیزی است.