معنی فارسی dimity
B1نوعی پارچه نازک و سبک که معمولا برای لباسهای زنانه استفاده میشود.
A lightweight cotton fabric, often used in clothing.
- noun
noun
معنی(noun):
A light strong fabric with woven stripes or squares.
example
معنی(example):
او لباسی از پارچهی سبک dimity برای پیکنیک تابستانی پوشید.
مثال:
She wore a dress made of light dimity for the summer picnic.
معنی(example):
پردهها از پارچهی نازک dimity درست شده بودند.
مثال:
The curtains were made of a fine dimity fabric.
معنی فارسی کلمه dimity
:
نوعی پارچه نازک و سبک که معمولا برای لباسهای زنانه استفاده میشود.