معنی فارسی dimorph
B1دیمورف به معنای وجود دو شکل متفاوت از یک ماده است.
A substance that can exist in two different forms.
- NOUN
example
معنی(example):
برخی از مواد معدنی میتوانند در حالت دیمورف وجود داشته باشند و اشکال بلوری متفاوتی را نشان دهند.
مثال:
Some minerals can exist in a dimorph state, showing different crystal forms.
معنی(example):
ویژگیهای دیمورف یک ماده معدنی برای شناسایی آن بسیار مهم است.
مثال:
The dimorph characteristics of a mineral are crucial for its identification.
معنی فارسی کلمه dimorph
:
دیمورف به معنای وجود دو شکل متفاوت از یک ماده است.