معنی فارسی dinamode

B1

دستگاهی که در تولید اثرات الکترومغناطیسی استفاده می‌شود.

A device that produces electromagnetic effects, especially in physics.

example
معنی(example):

دینامود دستگاهی است که اثرات الکترومغناطیسی تولید می‌کند.

مثال:

The dinamode is a device that generates electromagnetic effects.

معنی(example):

دانشمندان الگوی حرکتی تولید شده توسط دینامود را بررسی کردند.

مثال:

Scientists studied the moviment pattern produced by the dinamode.

معنی فارسی کلمه dinamode

: معنی dinamode به فارسی

دستگاهی که در تولید اثرات الکترومغناطیسی استفاده می‌شود.