معنی فارسی dingmaul
B1نوعی چکش خاص که دارای صدای زنگ است و برای کارهای دستی استفاده میشود.
A type of hammer that makes a ringing sound, used in construction or repair.
- NOUN
example
معنی(example):
چکش زنگدار میخ را زد و آن را به چوب فرو برد.
مثال:
The dingmaul struck the nail, driving it into the wood.
معنی(example):
او از چکش زنگدار برای تعمیر حصاری که افتاده بود استفاده کرد.
مثال:
He used the dingmaul to fix the fence that had fallen down.
معنی فارسی کلمه dingmaul
:
نوعی چکش خاص که دارای صدای زنگ است و برای کارهای دستی استفاده میشود.