معنی فارسی dingy
B1 /ˈdɪn.dʒi/کثیف و تیره، به ویژه در ارتباط با مکان‌هایی که ظاهر جذابی ندارند.
Dark, dirty, or shabby in appearance.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Drab; shabby; dirty; squalid
example
معنی(example):
اتاق به خاطر کاغذ دیواری قدیمی به نظر کثیف می‌رسید.
مثال:
The room looked dingy because of the old wallpaper.
معنی(example):
چراغ باعث شد که خیابان کثیف جذاب‌تر به نظر برسد.
مثال:
The light made the dingy street seem more inviting.
معنی فارسی کلمه dingy
:
کثیف و تیره، به ویژه در ارتباط با مکان‌هایی که ظاهر جذابی ندارند.
