معنی فارسی diobely
B1دیوبلی، اصطلاحی در علم که به عواملی خاص اشاره دارد.
A term used in scientific contexts to describe specific critical factors.
- OTHER
example
معنی(example):
در آزمایش، دیوبلی به عنوان یک عامل حیاتی مشاهده شد.
مثال:
In the experiment, diobely was observed as a critical factor.
معنی(example):
درک دیوبلی میتواند به پیشرفتهایی در فناوری منجر شود.
مثال:
Understanding diobely can lead to breakthroughs in technology.
معنی فارسی کلمه diobely
:
دیوبلی، اصطلاحی در علم که به عواملی خاص اشاره دارد.