معنی فارسی diocesan
B1 /daɪˈɑsɪsən/دیوسن، مرتبط با یک بخش یا ناحیه کلیسایی و تحت سرپرستی یک اسقف است.
Relating to a diocese, which is a district under the pastoral care of a bishop in the Christian Church.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
The bishop of a diocese.
معنی(noun):
An inhabitant of a diocese.
adjective
معنی(adjective):
Pertaining to a diocese.
example
معنی(example):
شورای اسقفی هر ماه برای بحث در مورد امور کلیسا ملاقات می‌کند.
مثال:
The diocesan council meets every month to discuss church matters.
معنی(example):
اسقف دیوسه چندین کلیسا را در این منطقه زیر نظر دارد.
مثال:
The diocesan bishop oversees several parishes in the region.
معنی فارسی کلمه diocesan
:
دیوسن، مرتبط با یک بخش یا ناحیه کلیسایی و تحت سرپرستی یک اسقف است.
