معنی فارسی dioceses
B2دیocese یک منطقه جغرافیایی است که تحت سرپرستی یک کشیش قرار دارد و معمولاً در زمینه‌های مذهبی اداره می‌شود.
Dioceses are ecclesiastical districts under the care of a bishop.
- noun
noun
معنی(noun):
Administrative division of the later Roman Empire, starting with the tetrarchy.
معنی(noun):
Region administered by a bishop.
example
معنی(example):
دیoceseهای این منطقه به خوبی سازماندهی شده‌اند.
مثال:
The dioceses in this region are well organized.
معنی(example):
بسیاری از دیoceseها جلسات سالانه‌ای برای بحث درباره مشکلات اجتماعی برگزار می‌کنند.
مثال:
Many dioceses hold annual meetings to discuss community issues.
معنی فارسی کلمه dioceses
:
دیocese یک منطقه جغرافیایی است که تحت سرپرستی یک کشیش قرار دارد و معمولاً در زمینه‌های مذهبی اداره می‌شود.
