معنی فارسی diocletian

B2

دیوکلسین، امپراتور رومی که دستور به تقسیم امپراتوری به regiones داد و با ایجاد یک سیستم جدید مالی و نظامی کشور را به ثبات رساند.

A Roman emperor known for establishing the Tetrarchy and significant reforms.

example
معنی(example):

دیوکلسین امپراتور روم بود که از ۲۸۴ تا ۳۰۵ میلادی حکمرانی کرد.

مثال:

Diocletian was a Roman emperor who ruled from 284 to 305 AD.

معنی(example):

او به خاطر اصلاحات مهم در دوران حکمرانی‌اش شناخته شده است.

مثال:

He is known for significant reforms during his rule.

معنی فارسی کلمه diocletian

: معنی diocletian به فارسی

دیوکلسین، امپراتور رومی که دستور به تقسیم امپراتوری به regiones داد و با ایجاد یک سیستم جدید مالی و نظامی کشور را به ثبات رساند.