معنی فارسی dip one's wick

B2

به معنی داشتن روابط جنسی، به‌ویژه به صورت غیررسمی و در مکالمات شوخی.

To engage in sexual intercourse, often used humorously.

example
معنی(example):

او اغلب درباره‌ی لذت‌بردن از قرارهای عاشقانه شوخی می‌کند.

مثال:

He often jokes about dipping his wick during romantic outings.

معنی(example):

عبارت 'dip one's wick' معمولاً به طور شوخی به روابط جنسی اشاره می‌کند.

مثال:

To dip one's wick is often used humorously to refer to sexual encounters.

معنی فارسی کلمه dip one's wick

:

به معنی داشتن روابط جنسی، به‌ویژه به صورت غیررسمی و در مکالمات شوخی.