معنی فارسی diplomatically
B2دیپلماتیکاً، به شیوهای که مرتبط با دیپلماسی است یا از طریق مذاکره انجام میشود.
In a manner relating to diplomacy, often emphasizing tact and sensitivity.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a diplomatic manner.
مثال:
He dealt with the problem very diplomatically
معنی(adverb):
(domain) From the perspective of diplomacy
example
معنی(example):
آنها وضعیت را بهطور دیپلماتیک مدیریت کردند تا از رویارویی جلوگیری کنند.
مثال:
They handled the situation diplomatically to avoid a confrontation.
معنی(example):
او بهطور دیپلماتیک صحبت کرد و اطمینان حاصل کرد که تمام طرفها احساس احترام کنند.
مثال:
She spoke diplomatically, ensuring all parties felt respected.
معنی فارسی کلمه diplomatically
:
دیپلماتیکاً، به شیوهای که مرتبط با دیپلماسی است یا از طریق مذاکره انجام میشود.