معنی فارسی diplomatism
C1دیپلماتیزم به مجموعهای از فعالیتها و رفتارها اطلاق میشود که برای برقراری و حفظ روابط بین کشورها انجام میگیرد.
The practice or art of diplomacy.
- NOUN
example
معنی(example):
دیپلماتیزم جنبهای ضروری از روابط بینالملل است.
مثال:
Diplomatism is an essential aspect of international relations.
معنی(example):
دیپلماتیزم او به او کمک کرد تا در وضعیتهای پیچیده سیاسی حرکت کند.
مثال:
His diplomatism allowed him to navigate complex political situations.
معنی فارسی کلمه diplomatism
:
دیپلماتیزم به مجموعهای از فعالیتها و رفتارها اطلاق میشود که برای برقراری و حفظ روابط بین کشورها انجام میگیرد.