معنی فارسی diprimary
B1دیپریمری به معنای رنگهای اصلی که برای تولید رنگهای دیگر استفاده میشود.
Primary colors that cannot be created by mixing other colors.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رنگهای دیپریمری قرمز، آبی و زرد هستند.
مثال:
The diprimary colors are red, blue, and yellow.
معنی(example):
در هنر، رنگهای دیپریمری ضروری هستند.
مثال:
In art, diprimary colors are essential.
معنی فارسی کلمه diprimary
:
دیپریمری به معنای رنگهای اصلی که برای تولید رنگهای دیگر استفاده میشود.