معنی فارسی diprotodan
B1دیپروتودان، اصطلاحی در دیرینهشناسی برای گروهی از حیوانات خاص.
A term used in paleontology to describe certain extinct species typically involving diprotodonts.
- NOUN
example
معنی(example):
دیپروتودان اصطلاحی است که در دیرینهشناسی برای اشاره به گروهی از حیوانات استفاده میشود.
مثال:
Diprotodan is a term used in paleontology to refer to a group of animals.
معنی(example):
مطالعه گونههای دیپروتودان به ما کمک میکند تا اکوسیستمهای ماقبل تاریخ را درک کنیم.
مثال:
The study of diprotodan species helps us understand prehistoric ecosystems.
معنی فارسی کلمه diprotodan
:
دیپروتودان، اصطلاحی در دیرینهشناسی برای گروهی از حیوانات خاص.