معنی فارسی diprotodontia
B2دیپروتودونتیا، ردهای از مرواریدهای غیر زالو که دارای ویژگیهای خاصی هستند.
An order of marsupials characterized by having two forward-directed lower incisors.
- NOUN
example
معنی(example):
دیپروتودونتیا شامل تمامی مرواریدهای غیر زالو با وضعیت دیپروتودنتی است.
مثال:
Diprotodontia includes all marsupials with a diprotodont condition.
معنی(example):
طبقهبندی دیپروتودونتیا در مطالعه گونههای مختلف کمک میکند.
مثال:
The classification of diprotodontia helps in studying various species.
معنی فارسی کلمه diprotodontia
:
دیپروتودونتیا، ردهای از مرواریدهای غیر زالو که دارای ویژگیهای خاصی هستند.