معنی فارسی dipygus

B1

دیپیگوس، شرایط آناتومیکی خاص که در برخی از موارد پزشکی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

A specific anatomical condition that is sometimes referred to in medical contexts.

example
معنی(example):

اصطلاح دیپیگوس به یک وضعیت آناتومیک خاص اشاره دارد.

مثال:

The term dipygus refers to a specific anatomical condition.

معنی(example):

در پزشکی، دیپیگوس گاهی در زمینه ناهنجاری‌های مادرزادی مورد بحث قرار می‌گیرد.

مثال:

In medicine, dipygus is sometimes discussed in terms of congenital anomalies.

معنی فارسی کلمه dipygus

: معنی dipygus به فارسی

دیپیگوس، شرایط آناتومیکی خاص که در برخی از موارد پزشکی مورد بررسی قرار می‌گیرد.