معنی فارسی dirhem
B2درهم، واحد پولی که در برخی کشورهای اسلامی مورد استفاده قرار میگرفت.
A silver coin that was historically used as currency in Middle Eastern countries.
- NOUN
example
معنی(example):
درهم، ارز رایجی در تجارت تاریخی بود.
مثال:
The dirhem was a common currency in historical trade.
معنی(example):
سکههای قدیمی مانند درهم برای مجموعهداران باارزش هستند.
مثال:
Old coins like the dirhem are valuable to collectors.
معنی فارسی کلمه dirhem
:
درهم، واحد پولی که در برخی کشورهای اسلامی مورد استفاده قرار میگرفت.