معنی فارسی diriment impediment
C1موانع اصلی که به اعتبار یک قرارداد آسیب میزند و آن را باطل میکند.
A type of legal obstacle that nullifies a contract or agreement.
- noun
noun
معنی(noun):
An impediment that nullifies marriage.
example
معنی(example):
مانع مهم میتواند یک قرارداد را باطل کند.
مثال:
A diriment impediment can invalidate a contract.
معنی(example):
درک موانع مهم برای مسائل حقوقی ضروری است.
مثال:
Understanding diriment impediments is essential for legal matters.
معنی فارسی کلمه diriment impediment
:
موانع اصلی که به اعتبار یک قرارداد آسیب میزند و آن را باطل میکند.