معنی فارسی dirty-talked

B1

صحبت کردن به گونه‌ای شهوانی و تحریک‌آمیز، به طور معمول در زمان‌های خصوصی یا رمانتیک.

To engage in sexually suggestive or provocative conversation.

example
معنی(example):

آنها در طول شام رمانتیک خود، صحبت های سکسی کردند.

مثال:

They dirty-talked during their romantic dinner.

معنی(example):

او از اینکه او در مقابل دوستانشان صحبت های سکسی کرد، شرمنده شد.

مثال:

She was embarrassed when he dirty-talked in front of their friends.

معنی فارسی کلمه dirty-talked

: معنی dirty-talked به فارسی

صحبت کردن به گونه‌ای شهوانی و تحریک‌آمیز، به طور معمول در زمان‌های خصوصی یا رمانتیک.