معنی فارسی disability/disability
B1ناتوانی، به وضعیتی اشاره دارد که موجب محدودیت یا عدم توانایی فرد در انجام فعالیتها میشود. این وضعیت ممکن است ناشی از آسیب جسمی، بیماری یا اختلالات ذهنی باشد.
A condition that limits a person's movements, senses, or activities.
- NOUN
example
معنی(example):
او به دلیل ناتوانیاش با چالشهای زیادی روبهرو شد.
مثال:
She faced many challenges due to her disability.
معنی(example):
ناتوانی میتواند هم جسمی و هم ذهنی باشد.
مثال:
Disability can be both physical and mental.
معنی فارسی کلمه disability/disability
:ناتوانی، به وضعیتی اشاره دارد که موجب محدودیت یا عدم توانایی فرد در انجام فعالیتها میشود. این وضعیت ممکن است ناشی از آسیب جسمی، بیماری یا اختلالات ذهنی باشد.