معنی فارسی disablist
B2 /dɪsˈeɪblɪst/نگرش یا رویکرد منفی نسبت به افراد دارای معلولیت.
An attitude or practice that discriminates against people with disabilities.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
One who exhibits disablism
adjective
معنی(adjective):
Exhibiting disablism; prejudiced against the disabled.
example
معنی(example):
نگرش‌های ضد معلولیت می‌توانند زندگی را برای افراد دارای معلولیت دشوار کنند.
مثال:
Disablist attitudes can make life difficult for disabled people.
معنی(example):
ما باید نظرات ضد معلولیتی را در جامعه‌امان به چالش بکشیم.
مثال:
We need to challenge disablist views in our society.
معنی فارسی کلمه disablist
:
نگرش یا رویکرد منفی نسبت به افراد دارای معلولیت.
