معنی فارسی disaffirms

B2

ابطال یا انکار یک ادعا یا توافق، به معنای نپذیرفتن چیزی که قبلا گفته شده است.

To deny or contradict a previous affirmation.

verb
معنی(verb):

To deny, contradict or repudiate

example
معنی(example):

وکیل به دلیل اشتباهات قرارداد را ابطال می‌کند.

مثال:

The lawyer disaffirms the contract due to errors.

معنی(example):

او بیانیه قبلی خود را ابطال می‌کند.

مثال:

She disaffirms the previous statement she made.

معنی فارسی کلمه disaffirms

: معنی disaffirms به فارسی

ابطال یا انکار یک ادعا یا توافق، به معنای نپذیرفتن چیزی که قبلا گفته شده است.