معنی فارسی disappearances
B2ناپدید شدنها، رویدادهایی که در آن افراد یا اشیاء ناگهان غیب میشوند.
Instances of disappearing; the state of being lost or no longer visible.
- noun
noun
معنی(noun):
The action of disappearing or vanishing.
example
معنی(example):
ناپدید شدن آثار باستانی همه را شگفتزده کرد.
مثال:
The disappearance of the artifacts shocked everyone.
معنی(example):
در این منطقه ناپدید شدنهای زیادی اتفاق افتاده است.
مثال:
There have been many disappearances in the area.
معنی فارسی کلمه disappearances
:
ناپدید شدنها، رویدادهایی که در آن افراد یا اشیاء ناگهان غیب میشوند.