معنی فارسی disappropriation

B1

فرآیند یا عمل غیرمجاز کردن چیزی به‌خصوص به‌صورت قانونی یا اجتماعی.

The act or process of taking something away unlawfully or without permission.

example
معنی(example):

غیرمجاز کردن اموال باعث خشم عمومی شد.

مثال:

The disappropriation of property caused public outrage.

معنی(example):

غیرمجاز کردن می‌تواند در زمینه‌های مختلفی از جمله مسائل حقوقی و اجتماعی رخ دهد.

مثال:

Disappropriation can occur in various contexts, including legal and social issues.

معنی فارسی کلمه disappropriation

: معنی disappropriation به فارسی

فرآیند یا عمل غیرمجاز کردن چیزی به‌خصوص به‌صورت قانونی یا اجتماعی.