معنی فارسی disarmingly
B1به طور خلع سلاحکننده، اشاره به طرز بیان یا رفتار که احساسات منفی را کاهش میدهد.
In a manner that is charming or endearing, reducing hostility.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a disarming manner.
example
معنی(example):
او به طرز خلع سلاحکنندهای صحبت کرد تا تنش را در اتاق کاهش دهد.
مثال:
He spoke disarmingly to ease the tension in the room.
معنی(example):
نظرات خلع سلاحکننده و صادقانهاش همه را شگفتزده کرد.
مثال:
Her disarmingly honest comments surprised everyone.
معنی فارسی کلمه disarmingly
:
به طور خلع سلاحکننده، اشاره به طرز بیان یا رفتار که احساسات منفی را کاهش میدهد.