معنی فارسی disc-
B1دیسک به اشیاء گرد و صاف که دارای ضخامت کم هستند اشاره دارد.
A flat, thin circular object or shape, often used for storing data or representing a record.
- NOUN
example
معنی(example):
شکل دیسکی شیء در آسمان جلب توجه کرد.
مثال:
The disc-like shape of the object stood out in the sky.
معنی(example):
او دادهها را بر روی یک دیسک CD ذخیره کرد.
مثال:
He stored the data on a CD disc.
معنی فارسی کلمه disc-
:
دیسک به اشیاء گرد و صاف که دارای ضخامت کم هستند اشاره دارد.