معنی فارسی disc-shaped
B1شکلی به صورت دیسک، اشیای استوانهای که بر روی یک سطح مسطح قرار میگیرند.
Having the shape of a flat, round object with a circular edge.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فریزبی شکل دیسکی دارد و پرتاب آن آسان است.
مثال:
The frisbee is disc-shaped and easy to throw.
معنی(example):
ماهواره طراحی دیسکی دارد تا آیرودینامیک بهتری داشته باشد.
مثال:
The satellite has a disc-shaped design for better aerodynamics.
معنی فارسی کلمه disc-shaped
:
شکلی به صورت دیسک، اشیای استوانهای که بر روی یک سطح مسطح قرار میگیرند.