معنی فارسی discanter
B1شخصی که آواز یا نغمهای جدا از مُلودی اصلی میخواند.
A person who sings or plays a melody in counterpoint to the main melody.
- NOUN
example
معنی(example):
آوازخوان انتخابی، لایهای جذاب به آهنگ اضافه کرد.
مثال:
The discanter provided an enchanting overlay to the song.
معنی(example):
او به عنوان یک آوازخوان انتخابی، به تنظیم موسیقی عمق بخشید.
مثال:
As a discanter, she added depth to the musical arrangement.
معنی فارسی کلمه discanter
:
شخصی که آواز یا نغمهای جدا از مُلودی اصلی میخواند.