معنی فارسی discoblastic
C2موجودات با ساختار سلولی خاص که در زیستشناسی مورد مطالعه قرار میگیرند.
Organisms with a specific cellular structure studied in biology.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موجودات دیسکو بلاستیک با ساختار سلولی منحصر به فرد خود مشخص میشوند.
مثال:
Discoblastic organisms are characterized by their unique cellular structure.
معنی(example):
مطالعه موجودات دیسکو بلاستیک میتواند تعاملات اکولوژیکی مختلف را توضیح دهد.
مثال:
The study of discoblastic creatures can explain various ecological interactions.
معنی فارسی کلمه discoblastic
:
موجودات با ساختار سلولی خاص که در زیستشناسی مورد مطالعه قرار میگیرند.