معنی فارسی discophile
B1دیسکوفیل به شخصی اطلاق میشود که علاقه زیادی به جمعآوری یا گوش دادن به صفحات موسیقی دارد.
A person who loves or is enthusiastic about records, especially vinyl records.
- NOUN
example
معنی(example):
یک دیسکوفیل عاشق جمع آوری صفحههای وینیل است.
مثال:
A discophile loves collecting vinyl records.
معنی(example):
او به قدری دیسکوفیل است که هر آخر هفته به فروشگاههای صفحه مراجعه میکند.
مثال:
She is such a discophile that she visits record stores every weekend.
معنی فارسی کلمه discophile
:
دیسکوفیل به شخصی اطلاق میشود که علاقه زیادی به جمعآوری یا گوش دادن به صفحات موسیقی دارد.