معنی فارسی disemboguement
C1عمل یا وضعیت خروج آب از یک سیستم آبی، مانند رودخانه یا کانال.
The act or state of flowing out or discharging water from a river or other body of water.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of disemboguing; discharge.
example
معنی(example):
خروج آب رودخانه یک مسیر جدید برای حیات وحش ایجاد کرد.
مثال:
The disemboguement of the river created a new pathway for the wildlife.
معنی(example):
فرایند خروج آب برای حفظ اکوسیستم بسیار مهم است.
مثال:
The disemboguement process is crucial for maintaining the ecosystem.
معنی فارسی کلمه disemboguement
:
عمل یا وضعیت خروج آب از یک سیستم آبی، مانند رودخانه یا کانال.
