معنی فارسی disfavourable
B1نامطلوب، ناپسند، به معنای شرایط یا وضعیتهایی که نتایج منفی یا غیرمطلوبی را به همراه دارند.
Not favorable; having a negative effect or outcome.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرایط آب و هوایی برای قایقرانی نامطلوب بود.
مثال:
The weather conditions were disfavourable for sailing.
معنی(example):
نظرات نامطلوب او درباره فیلم کارگردان را ناامید کرد.
مثال:
Her disfavourable comments about the movie disappointed the director.
معنی فارسی کلمه disfavourable
:
نامطلوب، ناپسند، به معنای شرایط یا وضعیتهایی که نتایج منفی یا غیرمطلوبی را به همراه دارند.