معنی فارسی disgenius
B1دیسژنیوس به افرادی گفته میشود که تحت تأثیر ناهنجاریهای ژنتیکی هستند و ممکن است مشکلات خاصی در عملکردهای شناختی و جسمی داشته باشند.
Term used to describe individuals affected by genetic abnormalities that limit their capabilities.
- NOUN
example
معنی(example):
او به دلیل مشکلات سلامتیاش به عنوان یک دیسژنیوس محسوب میشد.
مثال:
He was considered a disgenius due to his health issues.
معنی(example):
برچسب دیسژنیوس میتواند بحثبرانگیز باشد.
مثال:
The label of disgenius can be controversial.
معنی فارسی کلمه disgenius
:
دیسژنیوس به افرادی گفته میشود که تحت تأثیر ناهنجاریهای ژنتیکی هستند و ممکن است مشکلات خاصی در عملکردهای شناختی و جسمی داشته باشند.