معنی فارسی disgracer
B2شخصی که باعث شرمساری دیگران میشود.
One who brings disgrace or dishonor to others.
- NOUN
example
معنی(example):
پس از افشای رسواییاش، او به یک شرمسار تبدیل شد.
مثال:
He became a disgrace after his scandal was revealed.
معنی(example):
یک فرد شرمسار میتواند به سرعت شهرتها را خراب کند.
مثال:
A disgracer can ruin reputations quickly.
معنی فارسی کلمه disgracer
:
شخصی که باعث شرمساری دیگران میشود.