معنی فارسی disgrading

B1

تنزل، فرایند کاهش مقام یا اعتبار.

The act of lowering in rank or status.

example
معنی(example):

تنزل دادن یک همکار می‌تواند بر روحیه کار در محل تأثیر بگذارد.

مثال:

Disgrading a colleague can affect workplace morale.

معنی(example):

فرایند تنزل معمولاً با مقاومت مواجه می‌شود.

مثال:

The process of disgrading is often met with resistance.

معنی فارسی کلمه disgrading

: معنی disgrading به فارسی

تنزل، فرایند کاهش مقام یا اعتبار.