معنی فارسی disgusts

B1

نفرین یا بیزاری به دلیل چیزی که ناپسند یا ناخوشایند است.

To cause a strong feeling of dislike or disapproval.

verb
معنی(verb):

To cause an intense dislike for something.

مثال:

It disgusts me to see her chew with her mouth open.

example
معنی(example):

بوی غذای فاسد مرا نفرت‌انگیز می‌کند.

مثال:

The smell of rotten food disgusts me.

معنی(example):

آسیب زدن به حیوانات بسیاری از مردم را نفرت‌انگیز می‌کند.

مثال:

Harming animals disgusts many people.

معنی فارسی کلمه disgusts

: معنی disgusts به فارسی

نفرین یا بیزاری به دلیل چیزی که ناپسند یا ناخوشایند است.